پارادوکس شهر نفت: بازخوانی “ The Persian Story (1952) “   بازبینی آبادان در عصر نفت

با ظهور آبادان به‌عنوان یک شهر برجسته نفتی، این شهر به نمادی زنده از تعامل میان رشد صنعتی، برنامه‌ریزی شهری و پویایی‌های اجتماعی تبدیل شد. تأسیس پالایشگاه نفت توسط شرکت نفت انگلیس-ایران (AIOC) نه‌تنها محرکی برای فعالیت‌های اقتصادی بود، بلکه نقطه عطفی در تکامل زیرساخت‌های ایران به شمار می‌رفت و آبادان را به الگویی برای سایر کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه تبدیل کرد. توسعه این شهر بازتابی از تغییرات ملی و جهانی گسترده‌تر بود که نشان‌دهنده ادغام روزافزون ایران در بازارهای جهانی نفت و تأثیر الگوهای صنعتی غربی بود.

تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان، آبادان را نمادی از پیشرفت صنعتی می‌دانستند که برنامه‌ریزی شهری مترقی را با نیازهای یک اقتصاد در حال رشد نفت‌محور ترکیب کرده بود. با این حال، طرح جامع شهر نابرابری‌های زمانه را به‌شدت برجسته کرد و محله‌های مسکونی کارمندان خارجی را از محله‌های شلوغ و توسعه‌نیافته کارگران محلی جدا ساخت. این جداسازی اجتماعی و اقتصادی به‌وضوح شکاف‌های عمیق طبقاتی را نشان می‌داد (کریسون، 1997: 342–46).

علاوه بر توسعه گسترده زیرساخت‌ها برای حمایت از کارایی صنعتی، شهر با چالش دوگانه‌ای مواجه بود: از یک سو، محله‌های مسکونی با معماری مدرن، فضای سبز و امکانات پیشرفته برای کارمندان بریتانیایی، و از سوی دیگر، محله‌های شلوغ کارگران ایرانی که از خدمات ناکافی رنج می‌بردند. این تضادها تنش میان منافع اقتصادی تولید نفت و نابرابری‌های اجتماعی تجربه‌شده توسط جمعیت محلی را آشکار می‌کرد (فرمانفرمائیان، 1999: 184–85).

آبادان چیزی فراتر از یک شهر صنعتی بود؛ این شهر به نمادی از هویت ملی و مدرنیزاسیون تبدیل شده بود. پالایشگاه‌های آن اقتصاد ایران را تأمین می‌کردند، اما کنترل شرکت نفت انگلیس-ایران بر شهر، وابستگی اقتصادی‌ای را نمایان می‌کرد که بسیاری از روشنفکران و مقامات ایرانی آن را تهدیدی برای حاکمیت ملی می‌دانستند.


این تنش‌ها در نهایت به اعتصابات کارگری و ناآرامی‌هایی منجر شد که به ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۹۵۱ تحت رهبری دکتر محمد مصدق انجامید. اعتراضات کارگران خواسته‌هایی چون برابری و کنترل بیشتر بر منابع ملی را مطرح می‌کرد.

با این وجود، اولویت‌های AIOC که بر بهره‌وری تولید و کنترل نیروی کار متمرکز بود، اغلب تلاش‌ها برای توسعه عادلانه را نادیده می‌گرفت. در نتیجه، آبادان به میکروکاسم مبارزات استعماری و پس از استعماری تبدیل شد و تضاد میان سلطه خارجی و آرمان‌های ملی را بازتاب داد (شیل و فیتزموریس، 2001: 3–4).

فیلمThe Persian Story (1952)، که به سفارش شرکت نفت انگلیس-ایران ساخته شده، تلاشی برای شکل دادن به روایتی بود که با منافع شرکتی هماهنگ باشد. این فیلم که هدف آن نمایش تحول آبادان به‌عنوان یک پیروزی صنعتی بود، واکنش‌های متفاوتی برانگیخت. در حالی که برای مخاطبان بین‌المللی چشم‌اندازی جذاب از مدرنیزاسیون ارائه می‌داد و پیشرفت‌های فناورانه و بهبود زیرساخت‌ها را به نمایش می‌گذاشت، اما میان کارگران ایرانی و روشنفکران محلی اغلب به دلیل نادیده گرفتن نابرابری‌های آشکار در مسکن، خدمات عمومی و شرایط کاری مورد انتقاد قرار گرفت. این روایت انتخابی، تنش‌های گسترده‌تری را میان نمایش خودساخته شرکت و واقعیت‌های نابرابری درون شهر برجسته می‌کرد.

میراث توسعه آبادان، خطرات نادیده گرفتن عدالت در فرآیندهای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری را آشکار می‌کند. بررسی پیچیدگی‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آبادان، درس‌های ارزشمندی درباره پویایی شهرهای نفتی و اهمیت محوری حکمرانی، برنامه‌ریزی و عدالت شهری در شکل‌گیری پیکربندی‌های شهری ارائه می‌دهد.



cational purposes only. All rights and credits remai
The Persian Story (Colour) (1952)
Provided by BP Archive
Release Date: 1st January 1952
Asset ID: 802326
Source: BP Archives [https://www.bpvideolibrary.com/record/403]
This video is sourced from the BP Archive and is shared here for educational purposes only. All rights and credits remain with BP



E-mail     Whatsapp



LinkedIn      



Copyright © Ali Behbahani Studio 2025